~. باز بـــ ــــاران .~
、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽヽ、ヽ、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ ヽ、ヽ``、ヽ、ヽ、ヽ.`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ`、ヽ 、
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ
باز باران با ترانهـ میخورد بر بام خانهـ ...
خانهـ ام کو ؟
خانهـ ات کو ؟
آن دل دیوانهـ ات کو ؟؟
روزـهای کودکی کو ؟
فصل خوب سادگی کو ؟
یادت آید روز باران !
گردش یک روز دیرین ...
پس چهـ شد ؟!
دیگر کجا رفت ؟!
خاطرات خوب و شیرین
باز باران ،
بی ترانهـ ،
بی ـهوای عـــاشقانهـ ،
بی نوای عـــارفانهـ ،
درسکوت ظالمانهـ ،
خستهـ از مکر زمانهـ ،
غافل از حتی رفاقت ،
حالهـ ای از عشق و نفرت ،
اشکـ ـهایی طبق عادت ،
قطره ـهایی بی طراوت ،
روی دوش آدمیت ،
میخورد بربام خانهـــ ...