بـــه کلبـــــــــه تنــهــــاییم خـــوش اومــــدیــن
روزگار عوض شد ...
مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم
دو به دو باهم ...
هر کداممان را که می کندند ...
آن یکی هم بیرون میزد از زندگی !
حالا سیمی مان کردند .
که با رفتن دیگری
کک مان هم نگزد ...
یک عمر اگر
روزه بگیریم
و
بگیرید
و
بگیرند؛
همتا نشود
با عطشِ
خشکِ
دهانِ
علـــــــیاصغر...
علی اصغر چشاتو بازکن
پاشو مادر واسه من ناز کن
واسه خنده ات دل من تنگه
چرا لبات دیگه بی رنگه
چرا لبات دیگه بی رنگه
لای لای لایی علی اصغر
لای لای گل پرپر
لای لای بخواب آروم
لای لایی مادر
لای لایی علی اصغر
لای لای گل پرپر
لای لای بخواب آآآآروم
لای لایی مادر وای از این مادر...
نمیتوانم از خواب بیدار شوم
کجایید دلایلی که مرا از خواب بیدار میکردید؟
.
.
.
بر آنم که هم قافیه بودن
مرد با درد
اتفاقی نیست
.
.
.
واقعیت ها را هر روز صبح
جا میگذارم پشت اتاق گریم
از بی ...
آدمها واقعی بودنمان را دوست ندارند
ســـلام آدرس جدید وبلاگم :
serenty.blogfa.com
خوشحال میشم سر بزنین!
دلـم گرفتــه اسـت
یــا دلـگیــرم
یـا شایـد هـم دلـم گیـر اسـت
نمــی دانــم …
اصـلاً هیــچ وقـت فــرق بیــن اینــها را نفهـمیــدم
فقـط مـی دانـم دلـم یـک جـوری مـی شـود
جــوری کـه مثــل همیــشـه نیــسـت
دلـم کـه اینـطــور مـی شـود،
غصـه هـای خــودم کـه هـیچ ،
غصـه ی همــه ی دنیــا مـی شـود غصـه ی مـن
بعــد دلــم بـدجــور غروب زده میشود....
به کسی که تو رو تنها گذاشت بگو ...
این تو بودی که باختی !
من کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت
اما تو ...
کسی رو از دست دادی که عاشقت بود ...
کاش میفهمیدی ...
قهر میکنم که دستانم را محکم تر بگیری ...
و بلند بگویی " بمـــان "
نه که شانه بالا بندازی ...
و آهسته بگویی ...
" هر طور راحتی " !
دختر بودن تاوان دارد ...
بزرگ میشوی ...
دل میبندی ...
تنت را برایش عریان میکنی ...
نه از روی هوس بلکه از روی عشق ...
وقتی که دلش را زدی ...
میرود ...
و تو می مانی با خودت ...
آن زمان تو یک هرزه ای و او کمی دختر بازی کرده !
متن از : رویــــایی
یه وقتایی هست ...
نه گریه کردن آرومت میکنه
نه نفس عمیق
نه یه لیوان آب سرد
نه داد زدن
یه وقتایی هست که ...
فقط نیاز داری بمیری
همیــــــن
、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽヽ、ヽ、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ ヽ、ヽ``、ヽ、ヽ、ヽ.`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ`、ヽ 、
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ"ـــ
باز باران با ترانهـ میخورد بر بام خانهـ ...
خانهـ ام کو ؟
خانهـ ات کو ؟
آن دل دیوانهـ ات کو ؟؟
روزـهای کودکی کو ؟
فصل خوب سادگی کو ؟
یادت آید روز باران !
گردش یک روز دیرین ...
پس چهـ شد ؟!
دیگر کجا رفت ؟!
خاطرات خوب و شیرین
باز باران ،
بی ترانهـ ،
بی ـهوای عـــاشقانهـ ،
بی نوای عـــارفانهـ ،
درسکوت ظالمانهـ ،
خستهـ از مکر زمانهـ ،
غافل از حتی رفاقت ،
حالهـ ای از عشق و نفرت ،
اشکـ ـهایی طبق عادت ،
قطره ـهایی بی طراوت ،
روی دوش آدمیت ،
میخورد بربام خانهـــ ...
" بــــــــابـــــــا جـــــــــون "
" تـــــــــــــــــــولـــــدتــــــــــ مـــــــــبـــارکــــــــــ "
خــ ـــدایــا ...
دستانــ ــم خالی انـ ــد ودلم غرق در آرزوـهــا ...
یا به قدرت بی کرانت دستانــ ــم را توانــا گردان ...
یا دلم را از آرزوـهـــای دست نیافتنــی خالی کن ...
ــهیـچ گــ ـــاهــ فکــر نمی کـردم ...
فاصـلــ ـــه بینمــان آنقــدر زیـاد شـود کـهــ ...
تــ ــــو بی خـــیـال زنـدگی کنــی ...
و مــن با خیــالـت :
بـی خیــ ــــال زندگــی شــوم !!
همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی ...
وقتـــی بغــــض میکـــُنی ...
وقتی دآغونــــــــی ...
وقــــتی دلــِت شکــــستـه ...
دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ ...
انقدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :
“ بیخـــیآل … “
از آدمــا نپرسید " چـــرا " ناراحتن ...!
برای اشکـــ ـهــآ وبغض ـهــآیشان ... " دلیــل " نخواهید !
بغض ـهــآی ناخواستهـ ... !
گریهـ ــهآی بی ارادهـ ... !
دلیل نمیخواهد ... !!
بهــآنهـ نمیشناسد ...!
یک " دل پـــُر" میخواهد ... !
و یکــــ " حس عجیبــــــ " !
کهـ نهـ " او" میتواند توضیح دهد ... !
و نهـ " تو " میتوانی درک کنی ... !
پس " بدون سوال " کنارش بــاش !
ـهـمین !
این روزهـ ــــــا
آب و ــهــوای دلـ ـــم آنقدر بارانیستــــ
کهـــ رخــ ـــت ــهـای دلتنگیـــــم را
فرصتـــــی برای خشکـــ شدن نیستـــــ
never say goodbye
when you still want to try
never give up
when you still feel you can take it
never say you don’t love a person
when you can’t let go
هیچوقت تمام نکن
وقتی هنوز می خواهی بجنگی
هیچوقت مایوس نشو
وقتی هنوز می خواهی بدستش بیاوری
هیچوقت به کسی نگو دوستت ندارم
وقتی نمی توانی ازش دل بکنی
It Make @ Minute To Have @ Crush On $ome 1
لحظه ای طول میکشد تا مجذوب کسی شوی
An Hour To Like $ome 1
ساعتی طول میکشد تا به او علاقه مند شوی
AND An D@y To LOVE $ome 1
و یک روز طول میکشد تا عاشقش شوی
But It T@kes A LIFE Time To Forget $ome 1
امــا یک عمر طول میشکد فراموشش کنی
هر بار که میخواهم به سمتت بیایم
یادم می افتد :
دلتنگی هرگز بهانه خوبی
برای تکرار یک اشتباه نیست
یکی بود که یه روزی منو دوست داشت حالا رفته
یکی نبود بدونه بی خبر اون کجا رفته
همه ی قصه این بود
چه قد آسون چقد زود
یکی قلبمون رو برده سرمون چی آورده
از دست تو دلگیرم
از قصه ی تو سیرم
دیوونه شدم بی خونه شدم از دست تو میمیرم
این قصه ی ما دوتاست
میبینی چقد کوتاست
تقصیر توئه اشک تو چشام
دیوونه ی بی احساس ...
یکی بود که از امروز , شده عکس تو اتاقم
یکی نبود بدونه میاد دیگه سراغم
چقد این قصه ی تلخ
بخدا اشتباهه ...
تو چیکار کردی با این دلی که بی گناهه؟
دمش گــــــــــــرم ...
باران را میگویم ...
به شانه ام زد و گفت :
خسته شـــــدی ...
تو استراحت کن من می بارم
سختی تنهایی را وقتی فهمیدم
که دیدم مترسک به کلاغ میگوید :
هر چقد دوس داری نوک بزن
فقط تنهام نذار ...
مخاطب اگه خاص باشه
لازم نیست شما دورشو از این واون خلوت کنی
خودش واسه بودن شما جا باز میکنه
لازم نیست براش دنیا رو بخرید تا بمونه
خودش قدر یه شاخه گل تونو میدونه
لازم نیست هر کسی رو توجیح کنید
که ایشون مال شماست
خودش تو رو به همه دنیا نشون میده
و ...
میگه این مال منه
لازم نیست به فکر رفتنش باشین
خودش به شما ثابت میکنه
اومده بمونه
یه چیزی بگو ...
منو دیدی تازِگیا
که پیشونیم خط افتاده ، موهام کم پشت
خسته شدن همه ی دوستام از فحش
شدی یه آدمِ چِرت قُفل ای که تف به این زندگی
دلم حرفاشو بِت که گفت ، تو هم یه چیزی بگووو
بگو نمیتونه هیچی به زوور ، جدا کنه دیگه تو رو ازم
جونِ هرکی دوس داری یه چیزی بگوو ... !
یه چیزی بگو ...
یه چیزی بگو ، بذا قانع شدم
تا نتونم جلوی رفتنت مانع شم
مگه نمیبینی ، چقد خراب و داغونم
تو این اوضاع منو تنها نذا خواهشاً
بگو چرا داری میری آخه به چه قیمتی
کیه که مثل من رو تو بتونه بشه غیرتی
یا با تو تا بکنه تو هر شرایط بَدی
اونوقت توی بی معرفت حتی جوابشو ندی
دِ یه چیری بگو ، چرا حرف نمیزنی
چرا فاصله میگیری به من دست نمیزنی
چرا همیشه همه جا تو رو باید ببینم
مگه نمیگفتی که دیگه هرز نمیپری
دیگه صدام دلِ تو رو زده ، بسّه رفتنی شو
بیخیالِ منِ خُل و بدِ سردِ عصبی شو
بدون هر کسی که دور و ورِ منِ عوضی شد
کاش این حسِّ بین تو و من یه ذرّه عوض میشد
دیگه صدام دلِ تو رو زده ، بسّه رفتنی شو
بیخیالِ منِ خُل و بدِ سردِ عصبی شو
بدون هر کسی که دور و ورِ منِ عوضی شد
کاش این حسِّ بین تو و من یه ذرّه عوض میشد
نیستی تا ببینی که از همه چی خسته شدم
قیافمو ببین ، چقد شیکسته شدم
چقد سختی کشیدم ، چقد ضربه خوردم
وقتی فهمیدم رفتارت با من سرده مُردم
چه شبایی ، که تا صبح بیداری کشیدم
ناخونای عصبی که روی دیوار میکشیدم
بازم آرومم نمیکرد ، روم تاثیری نداشت
فک میکردم عزیزتر از خودم کسی نی برات
ببین چیکار کردی با من لامصّب
هر شب کارم شده گریه یا مَستم
تو اوجِ دوستی ، چطو وِلَم کردی
وقتی مشکلی نبود بینِ ما اصلاً
تو یه دورویی ، یه آدمِ پست
شدی یه کسی که با همه هست
باشه هرجوری میخوای تا کن
منم این کاراتو یادمِ پس
تو میدونستی که چیه دردِ من
تو میدونستی بدبختیمون چیه حرف بزن
بگو چرا با من اِنقَدِ سردی
بگو لعنتی ، اون کیه بعد من
دیگه صبحا کنار تو ، چشم وا نمیکنم
دیگه اعتمادی ، به این عشقا نمیکنم
کسی هم نمیخوام ، که بهم توجه ای کنه
همه که مثل تو ، منو اشبا نمیکنن
همه که مثل تو ، با من خوب تا نمیکنن
منو از تَهِ دل ، از اون بوسا نمیکنن
یا اون روزا که میبُرم ، از هر کَس و ناکَسی
خودشونو توی دلم اینقد زود جا نمیکنن
دیگه شبا ، نمیام پشت خطی
خوشحالم که ، کنارِ اون خوشبختی
خوشحالم که ، یه حساب سوا روش کردی
و به خاطر اون ، منو فراموش کردی
دیگه صدام دلِ تو رو زده ، بسّه رفتنی شو
بیخیالِ منِ خُل و بدِ سردِ عصبی شو
بدون هر کسی که دور و ورِ منِ عوضی شد
کاش این حسِّ بین تو و من یه ذرّه عوض میشد
دیگه صدام دلِ تو رو زده ، بسّه رفتنی شو
بیخیالِ منِ خُل و بدِ سردِ عصبی شو
بدون هر کسی که دور و ورِ منِ عوضی شد
کاش این حسِّ بین تو و من یه ذرّه عوض میشد
دلم حرفاشو بِت که گفت ، تو هم یه چیزی بگووو
بگو نمیتونه هیچی به زووور,جداکنه دیگه توروازم
جون هرکی دوس داری یه چیزی بگوووووو
دانه ــهایی از عشق کاشتم . . .
و خوشه ــهایی از غم برداشتم . . .
خیـ ــانت . . .
تـــکــ ــــرار . . .
و رویش نفــــرت . . .
روش درس خوندن ما موقع امتحانا :
این که نمیاد . . .
این که طولانیـــــه ولش . . .
اینم که تابلویـــــه جوابش چیه . . .
بقیشم دوستم میدونـــــه . . .
آخیـــــش . . .
تموم شد , پاشم برم بیرون
sun likes the sunday
moon likes the monday
But I like one day
That's your birthday
if kisses were rain
id send u showers
if fun was time
id send u hrs
if u needed a friend
id send u me
Happy birth day to you
sweetheart
امروز خورشید شادمانه ترین طلوعش را خواهد کرد
و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت
قلب ها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت
فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک
به خدا گفتم بیا دنیا رو تقسیم کنیم :
آسمون مال من ...
ابراش مال تو ...
دریا برا من ...
موجاش مال تو ...
ماه واسهـ من ...
خورشید مال تو ...
خدا خندیدو گفت :
تو بندگی کن تموم دنیا مال تو...
بفهــــــم لعنتــــــــــی !
دارد نــــــــــاز تـــورا میکشــــــد
زنـــی کهــ از غـــــــــــــــــــــــــــــــرور
خورشیــــد هـــم بهــ گرد پایـــــــش نمیرســــــــد
گاهی حجم دلتنگی هایم آنقدر زیاد میشود
کهــ ...
دنیا باتمام وسعتش برایم تنگ میشود
دلتنگ کسی کهــ گردش روزگارش
بهــ من کهــ رسید از حرکت ایستاد
دلتنگ کسی کهـ دلتنگی هایم را ندید
دلتنگ خودم ...
دلتنگ تو لعنتی ...
دلتنگ کهـ میشوی
دیگر انتظار معنی ندارد
یک نگاه کمی نامهربان
یک واژهـ کمی دور از انتظار
یک لحظهـ فاصلهـ
میشکند بغضت را
تو این روز پر از عشق تو با خندهــــ شکفتی
با یهــ گریهــ ی سادهـــ بهــ دنیا بلهــ گفتی
ببین تو آسمونا پر از نور و پرندست
تو قلبا پر عشقهــ , رو لبا پر خندس
تولدت مبارک بهترینم
مادر یعنی زندگی
مادر یعنی عشق
مادر یعنی مهر
مادر یعنی اون فرشتهـ ای که با اشکت ، اشک میریزهـ
با خنده هات می خندهـ
مادر یعنی اون فرشتهـ ای که نگاهش به توئهـ و با هر. . .
لبخندت ، زندگی میکنهـ
مادر یعنی اون فرشتهـ ای که موهاش سفید میشهـ برای بزرگ کردنت
و بهـ تو میگهـ ؛ پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم . . .
مادر یعنی اون فرشتهـ ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونهـ رو
میچینهـ تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی
مادر یعنی اون فرشتهـ ای کهـ شبایی کهـ غم داری یا مریضی تا صبح
بالا سرت می شینهـ و نگرانهــــ
مادر یعنی اون فرشتهـ ای ، کهـ وقتی موقع کار میگی خستهـ شدم
با اینکهـ پاهاش درد میکنهـ میگهـ تو بشین مادر من انجام میدم
مادر یعنی اون فرشتهـ ای که هیچ وقت باور نمیکنی مریض بشهـ یا پیر
بشهـ چون همیشهـ و توی هر حالتی به روت لبخند میزنهـ
مادر یعنی اون فرشتهـ ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری . . .
مـــــــــــــــــــادر یعنی همهــــ زندگی . . .
*مــــــــــادرم روزت مبـــــــــارک*
مهمــ ترین نگرانی وقتی استـ کهــ ...
میخواهی بهـ کسی از تهـ دل بگویی دوستتـ دارمــ
میگویی ولی...
افسوسـ کهـ مانند چوپان دروغگو بنظر میرسد
با این تفاوتـــ کهــ ...
توداری چوبـــ چوپان های دروغگویی را میخوری
کـهــــــــــــــ ...
ندای دروغشان همهــ چیز راخرابــ کردهــ اند.
وافسوســـ ...
کهـــ حرمت دوستتــــــــــــ دارمــــ
را شکستهــــ اند
خدایامن گناهی نکرده بودم
که اینک قلبی شکسته در سینه دارم
گناه من چه بود ؟
که بازیچه دست این وآن بودم؟
هرکه آمد برروی قلبم پاگذاشت ورفت
و...
حتی پشت سرش راهم نگاه نکرد
قلب شکستن هنر انسان هاست
گرشکستی قلبی
فردا میشکند دگری قلب تو را
ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻣﺶ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ,
ﯾﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﺗﻨﺶ ﺑﻮد ,
ﺑﺎﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺧﺮﻣﺎﯾﯽ ,
ﺍﻭﻣﺪ ﻃﺮﻓﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ؟ !
ﻣﯿﺎﯼ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ؟ !
ﺑﯿﺎ ﺩﯾﮕﻪ ...
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﻧﺎﺯﺵ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯿﺒﺎﺭﯾﺪ ,
ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻟﺮﺯﯾﺪ ,
ﻫﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺷﺪﻡ ...
...3ﺳﺎﻝ ﺍﺯﺵ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻣﻮ ﮐﻠﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﯾﻢ !
ﺍﺧﺮﺵ ﮔفت
ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ...
ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯿﺒﺮﺩﻣﺶ ,
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﺪﻡ ,
ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ !
ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻣﯿﺸﺪﻡ
ﮐﻪ ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻨﻮ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻪ ...
ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯿﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍﻫﯿﺶ ﮐﺮﺩﻡ ,
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﺮﻭﺳﺶ ﺷﺪ !
ﻣﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﺷﻮﻥ ﺷﺪﻡ ,
ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺷﮑﺎﺷﻮ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ...
ﺑﺎﭼﺸﺎﯼ ﮔﺮﯾﻮﻥ ﺑﺎﺯﻡ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ...
ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﮐﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺖ ...
ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﺗﺎﺑﻮﺗﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ...
ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
ﺗﻮﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ !
ﺭﻓﺖ ...
ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺖ
ﻭ ﺣﺘﯽ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ
ﺍﺧﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ
ﺍﺧﻪ ﻻﻣﺼﺐ !
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ !
ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﺖ !
ﭼﺸﺎﺕ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎﻣﻪ ...
ﯾﻪ ﺷﺐ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺸﻮ ﺍﻭﺭﺩ
ﺩﻡ در و ﭼﺸﺎﺵ ﭘﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ ...
ﺩﻓﺘﺮﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﻧﺪﻣﺶ ﻣﺮﺩﻡ !
ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪﻡ !
ﻧﺎﺑﻮﺩ ...
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ !
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ,
ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺑﻮﺩﻡ ,
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ !
ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ...
ﺍﻣﯿﺪ ﻭﺍﺭﻡ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯﺗﻮ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﯽ !
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﺑﻬﻢ ﻓﺶ ﻧﺪﯾﺎ !
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ...
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﻭ
چه قانون نا عادلانه ای !
برای شروع یک رابطه
هردو طرف باید بخواهند
اما...
برای تمام شدنش ...
همین که یک نفر بخواهد کافیست
چقدر خوبه بعضی از آدما
بدونن که اگر چیزی رو
به روشون نمیاری
.. از سادگی نیست ..
شاید داری جون میکنی
حرمت یه روزایی
رو نگه داری
که اونا یادشون رفته
....................................................
گفت تا شقایق هست
زندگی باید کرد
شقایق هست تو نیستی
چه باید کرد؟
....................................................
از آبشار پرسیدم کیستی؟
گفت اشک کوه
گفتم از چه می نالی؟
گفت از جدایی دوست
...................................................
ای کاش گذر زمان در دستانم بود
آن وقت لحظه های
باتوبودن را
آنقدر طولانی میکردم
که برای بی تو بودن دیگر
وقتی نمی ماند
.................................................
با عرض تسلیت به دوست
عزیزم فرنوش
و
امید اینکه آخرین غمش باشه
..................................................
برای شادی روح از دست
دادگانش صلوات
....................................................